آری ... آزمونی در پیش بود و من در این آزمون، همراهی صمیمانه خانواده، پیوند محکم خویشان، همت بلند دوستان و حضور گرم جوانان و نوجوانانی بی ادعا را در سایه لطف خدا و دعای خیر پدر و مادر به چشم می دیدم.
اولین روز هفته مصادف بود با سومین روز تبلیغات انتخاباتی! اولین روزی هم بود که پوسترهایم را به در و دیوار چسبانده بودند.
اما آنچه به قول معروف بیشتر سر و صدا کرده بود شیوه ای بود که برای اطلاع رسانی در پیش گرفته بودم.
انتشار 30 مورد از دیدگاههایم در خصوص توسعه شهر از طریق بروشور، بازتابهای مختلفی به همراه داشت که بعضاً مستقیم و یا غیر مستقیم به گوشم می رسید. دیدگاههای مختلفی در این خصوص ارائه می شد، اما آنچه که مهم بود این بود که مردم از این شفافیت دیدگاه خرسند بودند و شاید همین مسآله نگرانی برخی از کاندیداها را به همراه داشت تا جایی که حتی یکی از دوستان کاندیدا به بنده گفت: اشتباه کردی که توقع ایجاد کردی. همیشه باید کلی گفت تا کسی را طلبکار خودت نکنی!!

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه نوزدهم آذر ۱۳۸۶
|