ببین باز می­بارد آرام، برف
فریبا و رقصنده و رام، برف
عروسانه می­آید از آسمان
در این حجله آرام و پدرام، برف
زمین را سراسر سپیدی گرفت
به هر شاخه، هر شاخه، هر بام، برف
نشسته بر انبوه اندوه دشت
به بی­برگی باغ ایام، برف
خزان هم به دامان مرگی خزید
كنون فصل سرد سرانجام، برف
فروبسته یك شهر چشمان خویش
و می­بارد آرام، آرام، برف...

---------------------------------------

پ ن۱: شعر از خودم نیست. یادم نیست دقیقا از کدام وبلاگ پیدا کردم. ولی با اجازه شاعر گمنامش اینجا گذاشتم.

 پ ن ۲: توی اینترنت جست و جو کردم. اسفندیار قره باغی یکی از اساتید موسیقی این آهنگ زیبارو اجرا کرده. شعر از خودش باشه یا نه رو مطلع نیستم ولی واسه دانلودش اینجا کلیک کنید.(خیلی زیباست)

  Download
حجم: 2.67 مگابایت

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ |