هشداری که نتیجه نداد!
یک سال پیش که به عنوان عضو شورا همراه با سایر دوستان شورا، در جلسه یکی از دیدارهای عمومی فرماندار محترم با معتمدین محلات در فرمانداری شرکت کرده بودم، در فرصت کوتاهی که برای اظهار نظر گرفتم به موضوعی اشاره کردم:
سالن اجتماعات هلال احمر خوانسار، در حال تغییر شکل و تبدیل به تالاری است که ظاهراً اسم ان را سالن چند منظوره معرفی کرده اند.
بنده اظهار داشتم با توجه به این که چنین سالنی با قدمت چندین ساله آبروی شهرستان برای برگزاری مراسم و اجتماعات رسمی است و اگر قرار است بازسازی در آن انجام گیرد، به همان فرم سابق و با همان کاربری قبلی مورد استفاده قرار گیرد.
چیزی که در بین مردم به ویژه جوانان شایع شده بود این بود که یکی از اهداف این بازسازی تبدیل شدن مجموعه به یک تالار برای برگزاری جشنهای عروسی و مراسم است.
از سویی با توجه به این که یکی از تعهدات شورای قبل برای جذب سرمایه گذار به منظور احداث هتل بزرگ خوانسار، عدم صدور مجوز برای تالار پذیرایی توسط شهرداری تا زمانی که تالار احداثی هتل جوابگوی نیازهای منطقه باشد، بود -جدا از این که این تعهد درست یا غلط بوده- می توانست تهدیدی برای امنیت سرمایه گذاری در شهرستان باشد که اتفاقا این موضوع –تالار هلال- مورد اعتراض سرمایه گذاران هم قرار گرفته بود.
با وجود این فرماندار محترم این قضیه را چیزی در حد شایعه دانستند و جمله ای با این مضمون گفتند که اطلاعاتی که به شما رسیده غلط است و چنین مساله ای اتفاق نیفتاده است.
در این جلسه چند نفر دیگر از حضار صحبتهای بنده را تایید و به این موضوع اعتراض نمودند اما یکی از اعضای هیئت امنای هلال احمر خوانسار نیز این مطلب را قویاً تکذیب کرد.
شهردار خوانسار نیز در این جلسه هر گونه تغییر کاربری در سالن هلال را بدون مجوز شهرداری ممنوع اعلام کرد.
هدف ما تالار نیست
بلافاصله بعد از انتشار خبر این اعتراض، یکی دو روز بعد به دعوت امینی، مسؤول هلال احمر، همراه با ریاست محترم شورا و یکی دیگر از اعضای محترم، به هلال احمر مراجعه کردیم.
امینی در نشستی کوتاه به ارائه گزارشهایی مبنی بر خرج و مخارج نگهداری سالن و مقرون به صرفه نبودن آن اشاره کرد و گفت استفاده مفید این سالن در سال کلاً 10 روز بوده و ما قصد تبدیل آن به سالن چند منظوره داریم نه تالار! امینی یکی از اهداف این کار را فعال کردن این سالن در طول سال عنوان کرد.
وی اشاره کرد قصد داریم سالنهای بالا را هم به گونه ای طراحی کنیم که اگر مراسمی طولانی در اینجا برگزار شد و قرار بود پذیرایی در کنار ان صورت گیرد در همین مکان صورت گیرد و مهمانان مجبور نباشند برای غذا و پذیرایی به مکان دیگری عزیمت کنند.
در بازدیدی که از سالن در حال بازسازی صورت گرفت ملاحظه شد که شیب استاندارد یک سالن اجتماعات حذف و سالن به سه قسمت تخت غیر هم سطح تقسیم شده است.
خدمت ایشان عرض کردم که فکر نمی کنید در مراسمی که برگزار می شود با قرار دادن صندلی در هر قسمت نفرات پشت سری نمی توانند جلوی خود را راحت ببینند که وی اظهار داشت، ما در هر قسمت 2-3 ردیف صندلی می گذاریم و این مشکلی را ایجاد نمی کند.
امینی در توجیه مسدود شدن دید افراد در بالکن فوقانی گفت: قصد داریم با نصب 2 ویدئو پرژکتور تصویر را از پایین به بالا هم منتقل کنیم تا افراد طبقه بالایی هم از این نظر مشکلی نداشته باشند.
ضمناً یکی از توجیهات وی در خصوص طراحی سالن این بود که این کار توسط کارشناسان و متخصصین امر صورت گرفته و هر کسی نمی تواند در این خصوص اظهار نظر غیرکارشناسانه کند. (که البته طبیعی است که وقتی ما از طراح بخواهیم سالن چند منظوره طراحی کند نمی توان انتظار داشت که او سالن اجتماعات استاندارد با کاربری سینمایی طراحی نماید!)
به هر حال بنده سعی نمودم با دیدی مثبت به این مساله نگاه کنم. چرا که اکنون که به برکت وجود جناب آقای دکتر خاتمی ریاست محترم هلال احمر، بودجه ای برای بازسازی این سالن تخصیص یافته بود، ممکن بود برخی فضای عمومی شهر را مسموم و ملتهب کنند که فلانی دارد باعث می شود که این کار بزرگ عملی نشود. از سویی اعتقاد داشتم که با توجه به توضیحات این مسوول محترم، تا حصول نتیجه نباید پیش داوری کرد و منتظر نتیجه ماند.
بادا بادا مبارک بادا!
گرچه با اتمام بازسازی سالن که انصافا در کاربری تعریف شده جدیدش خیلی زیبا به نظر می رسد- گرچه بنده از اعتراضات قبلی خود در خصوص آن عقب نشینی ننموده ام- تا کنون چندین مراسم رسمی در سالن سالن هلال برگزار گردیده است، اما در اولین هفته اردیبهشت (اگر اشتباه نکرده باشم) یک زوج خوشبخت، مراسم عروسی خود را در این تالار! جشن گرفتند و بدین ترتیب یکی از "منظورهای" این سالن "چند منظوره" برای عموم به منصه ظهور رسید!
(در ضمن قطعاً مدیریت هلال احمر برای انجام چنین برنامه ای مجوزهای لازم را از مراجع ذیربط از قیبل اماکن و شهرداری دریافت کرده است (!!؟؟) که امید است مدارکی دال بر این موضوع برای ارائه داشته باشد.)
دست شما درد نکنه واقعاًواقعاً واقعاً!
اما پس از پایان این مراسم، در دومین هفته از اردیبهشت ماه اتفاقی دیگر در این مکان اتفاق افتاد که نشان داد این سالن مکان چندان مناسبی حداقل برای انجام کارهای فرهنگی نیست!
چندی پیش در وبلاگ خود به برگزاری مراسمی تحت عنوان راویان ملکوت در سالن هلال احمر اشاره کردم.
عصر روز یازدهم اردیبهشت بنا به دعوت دوستان عزیز دانشگاهی در این مراسم معنوی حضور یافتیم.
هنگام ورود به سالن فرعی غرفه های موجود و کارهای بسیار زیبا نشان از یک برنامه ریزی دقیق و زحمتی طولانی برای برگزاری چنین مراسم معنوی برای تجلیل و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای عزیز و ایثارگران سرافراز داشت.
چنان از این فضای معنوی سرمست شدم که در حین مراسم پیامکی به یکی از دوستان که از عوامل این برنامه بزرگ بودند ارسال داشته و مراتب سپاس و قدردانی خود را از دست اندرکاران این مراسم معنوی اعلام داشتم. دقایقی بعد پیامکی با این عنوان دریافت کردم: دست اندرکاران کتک خوردند. واقعا دست شما درد نکنه. واقعا واقعا واقعا
فکر کردم قضیه از این شوخی های معمول جوانها مثل "کتک خوردتیم!!" و از این دست شوخیهاست و خیلی آن را جدی نگرفتم. تا این که روز بعد مطلع شدم که درست در هنگام اجرای برنامه، مجری محترم در پشت پرده برنامه مورد توهین قرار گرفته و از نوازش یکی از عزیزان وابسته به یکی از مسؤولین مکان مذکور تا جا داشته بهره برده و خلاصه حسابی شرمنده الطاف آیشان شده است، تا پاسخی شایسته زحمات و رنجها و تلاشهای این عزیزان گرفته باشند!!!
اینطور که آن دوست عزیز تلفنی به بنده اطلاع دادند، دانشجوی کتک خورده اجازه دخالت و حتی گزارش این موضوع را به دوستان نداده بود تا مراسم آبرومندانه برگزار شود و حتی بعد از آن هم گفته بود به اخترام خون شهدا کسی پیگیر مساله ننماید تا اجر آن نزد خود خدا محفوظ بماند. اما دوستان چنین جسارتی را نتوانسته بودند در دل خویش مخفی نگاه دارند و بالاخره بغض در گلو مانده شان شکست و ماجرا فاش شد.
بنده به محض اطلاع به یکی از مسؤولین رده بالای شهرستان پیامکی بدین مضمون ارسال نموده و خواستار پیگیری صحت و سقم موضوع شدم. از سویی دیگر یکی از این دوستان نیز با مراجعه به اعضای دیگر شورا به عنوان نمایندگان مردم خواستار پیگیری این امر شده بودند.
تا امروز که 16 روز از این ماجرا می گذرد پیگیری رسمی این مساله به صورت یک نامه از سوی دانشگاه به فرمانداری و فرمانداری به هلال احمر و پاسخ آن از هلال به فرمانداری و از انجا به دانشگاه انجام گرفته است. اما ظاهراً بر اساس شنیده ها جای متهم و شاکی در حال تعویض است و تازه مسؤول هلال احمر خواستار برخورد دانشگاه با فرد کتک خورده شده است!
بگذاریم آنگونه که دوست دارند اداره کنند...
متاسفم که مساله ای که می توانست با یک میانجیگری و عذرخواهی ساده یک مسؤول -که تنها خواسته دانشجویان برگزار کننده این مراسم است- ختم شود، دچار کاغذبازیهای اداری شده است و معلوم نیست به چه سرانجامی دچار شود!
اما بنده -در عوض- لازم می دانم به عنوان یک عضو شورا، از جامعه دانشگاهی و دانشجویان عذرخواهی کنم. عذرخواهی از این بابت که بارها و بارها در رسانه ها و محافل داد زده ایم خوانسار ظرفیت دانشگاهی شدن را دارد، خوانسار دارالمومنین است، خوانسار سرای شهداست... اما برخی به راحتی همه تلاش ما و گذشتگانمان را بر باد می دهند و با مهمانان دانشجویمان چنین می کنند.
شاید ما اشتباه کرده ایم. یا شاید عزیزان ادرس را اشتباهی امده اند. این سالن جان می دهد برای عروسی! برای جشن و شادی! کیف می دهد برای درآمدزایی.
می گویند یکی از وظایف هلال احمر این است: تسکین آلام بشری!! و چه تسکینی شد بر این آلام!
لابد آوای غم در و دیوار این سالن را می آزارد و این گونه برنامه ها روح و روان آدمی را رنج می دهد.
پس بگذاریم آنها این سالن چند منظوره را آنگونه که دوست دارند اداره کنند...